🌹رمان عاشقانه گل سرخ من پارت۷🌹

نویسنده:Reyhan🌺پارت۷🌺
ارتا:وقتی مهتاب رو رسوندم خونش ماشین رو روشن کردم و رفتم به یه پارتی.وقتی وارد شدم همه دختر ها چشمشون به من افتاده بود.پوزخند زدم و پیش دوستام رفتم و نشستم.اون دخترا فقط پول میخوان شاید بتونم مهتابم با پول بخرم
مهرداد:تو کجا اینجا کجا داداش فکر کردم امریکا دختر های خوشگلی داره یا شایدم همه رو بردی تو تخت
به مهرداد نگاه کردم رفیق پایه و تنها رفیق واقعی من
من:فقط برگشتم ایران واس دانشگاه دلیلش دختربازی نیست
مهرداد به لیوان مشروب بهم داد و بعد تکیه داد:خب ولی مطمئنم برای تو امریکا یا ایران فرق نداری چونهمه دختراش برا پول هرکاری میکن
پوزخند زدم:برای اولین بار درس گفتی.همه پول میخوان
مشروبم را سر کشیدم بعد با بقیه حرف زدیم و انقدر مست بودم که غش کردم و نفهمیدم که کی پلیس وارد ویلا شد و من و مهرداد و چند نفر دیگه که مست بودن رو دستگیر کرد